مدیرکل دفترامور بیابان سازمان منابع طبیعی با اشاره به سرعت گسترش بیابان در کشور گفت:بیابان زایی فرآیندی خزنده است و میتواند با عواملی مثل تغییرات کاربری زمین و سوءمدیریت منابع آب تشدید شود.
فرسایش خاک در کنار خشکسالی چالش بزرگ کشور است. گسترش بیابان که به یک میلیون هکتار در سال میرسد به دلیل از بین رفتن توانایی زایش خاک بوده و روشهای غیراستاندارد شخم زدن زمین و کشت و کار غیراصولی زمینه این امر را فراهم کرده است. وحید جعفریان، مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در پاسخ به پرسش مهر درباره اقدامات انجام شده در حوزه بیابان زدایی در سال ۱۴۰۱ گفت: سال گذشته حدود ۲۰۰ هزار هکتار برنامههای عملیاتی و اجرایی، چه اقدامات پیشگیرانه و چه اقدامات احیایی انجام شد. قرق عرصههای بیابانی، نهال کاری، احداث بادشکن در تپههای ماسهای، ایجاد تلههای رسوب گیر، ایجاد بادشکن اطراف مزارع، مدیریت روان آبها (ایجاد پشته های هلالی که آب پشت آن جمع میشود) در مناطق بیابانی از جمله اقدامات شاخص در سال گذشته بوده است.
اتفاقی که در سال ۱۴۰۱ مورد توجه بود تاکید بر مشارکت آحاد مردم، مردمی سازی فعالیتها و برنامه ریزی برای سرمایه گذاری و بهره برداری پایدار از عرصههای بیابانی از سوی بخش خصوصی بوده است.
این کارشناس حوزه منابع طبیعی با بیان اینکه سال گذشته حدود ۸۵ هزار هکتار از عرصههای بیابانی در قالب تفاهم نامه فرایند حفاظت، احیا و بهره برداری با صنایع بزرگ (شرکتهای بزرگ کشت و صنعت) و برخی بنگاههای مالی بزرگ در راستای مسئولیت اجتماعی انجام شد، تصریح کرد: بنابراین سطوح قابل توجهی از عرصههای بیابانی از این طریق ساماندهی شد. در این ارتباط نیاز بود اسناد بالادستی و دستورالعملهای مشارکتی تهیه شود بنابراین اقدامات زیربنایی انجام شد تا بتوانیم به صورت گسترده این فعالیتها را گسترش دهیم. همچنین بر اساس هماهنگیهایی که با قرارگاه پیشرفت و توسعه روستا و وزارت کشور صورت گرفت برنامه ریزی کردیم در سطح وسیع با استفاده از ظرفیتهای دهیاریها و شوراهای اسلامی روستاها کار هماهنگی بخشهای مختلف و مشارکت آحادم مردم را تسهیل کنیم.
آیا این امور پیش تر انجام نمیشد؟
مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در ادامه سخنان خود اظهار کرد: این برنامهها مربوط به ۸۵ هزار هکتار از اراضی مورد نظر برای بیابان زدایی در تفاهم با نهادهای مربوطه بود. سالهای قبل مشارکت بخش خصوصی محدودتر بود اما در حال حاضر یک قاعده مشخص وجود دارد و اگر قرار است کاری مشارکتی انجام شود مدیران مربوط میدانند نظام بودجه ریزی باید با نظام ارزیابی پایش آن متفاوت باشد. در واقع منافع به دست آمده باید معنادار باشد.
در واقع با توجه به تجارب موفق سنوات گذشته دستورالعملها در این باره تهیه شد. سند مردمی سازی فعالیتهای مقابله با بیابان زایی برای جبران عقب ماندگیهای گذشته در سال ۱۴۰۱ (تقریباً ۳ ماه پیش) آماده شد برای اینکه بتوانیم ۳ میلیون هکتار از عرصههای بیابانی را با شتاب نسبت به کنترل کانونهای بحرانی فرسایش بادی به سرانجام برسانیم.
سطح قابل توجهی از جنگلهای دست کاشت، در مناطق بیابانی قرار دارند. حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار از عرصه بیابانی کشور در طول ۵۰ سال گذشته مربوط به جنگلهای دست کاشت مناطق بیابانی (طاق) بوده که اگر گذری به مناطق بیابانی داشته باشید، در اطراف شهرها، روستاها، اراضی کشاورزی یا تأسیسات و منابع مرتبط آنها وجود دارد.
بر اساس آخرین آماری که در سال ۱۴۰۱ انجام شد (تمام فعالیتها از طریق کنترلهای تصاویر ماهوارهای و دانش سنجش از دور کنترل میشود) جنگلهای تاغ (طاق) وسعتی حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار دارد. حفاظت این یک میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار جنگل طاق نیاز به تبیین الگوی مشارکت دارد. پیش تر تمام این عرصهها توسط قرق بانان و نیروهای حفاظتی خود سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور حفاظت میشد اما سال گذشته سندی تهیه شد که حفاظت از این عرصهها به خود جوامع محلی، بهره برداران و اهالی خود روستاها سپرده شود و خود افراد از منافع حاصل از جنگلها بهره مند شوند.
این جنگلها هر چند سال در قالب یک برنامه مدون نیازمند عملیات هرس هستند که شادابی شأن حفظ و همچنین بتوانند در مقابل آفات و بیماریها مقاوم شوند.
جعفریان با بیان اینکه مقطوعات حاصل از این هرس میتواند درآمدی برای روستاییان ایجاد کند، گفت: در واقع به جای اینکه از سوی پیمانکاران این کار انجام شود درختان به وسیله خود روستاییان هرس شده و در ادامه همین افراد از منافعش بهره مند میشوند.
عملیاتی شدن سند مشارکت جنگلهای دست کاشت
وی در ادامه خبر داد: سند مشارکت برای حفاظت و بهره برداری از این جنگلهای دست کاشت آماده شده و امسال عملیاتی میشود. این موضوع هم یکی از اقدامات زیربنایی انجام شده در این راستا بوده است؛ علاوه بر این اقدامات، مسئولیت دبیرخانه کارگروه ملی مقابله با بیابان زایی و از سوی دیگر مباحث مرتبط به تخریب سرزمین و هماهنگی دستگاههای اجرایی مختلف در قالب کارگروه مقابله با بیابان زایی در دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در حال پیگیری است.
این کارگروه بنا به مصوبه هیأت دولت جایگاه قانونی و مشخصی داشته و با ریاست جهاد کشاورزی و حضور نمایندگان در سطح معاون وزیر از ۹ وزارتخانه و گروهی از بخشهای تحقیقاتی و علمی و مردم نهاد و بعضی از سازمانهای مستقل در دولت سیزدهم فعالیت دارند.
اولین نشست در زمستان ۱۴۰۰ و سال گذشته دو نشست کارگروه ملی مقابله با بیابان زایی برگزار شد. تلقی ما این است که خروجی این کارگروه میتواند منجر به شتاب بخشی مقابله با بیان زایی، هم افزایی و هماهنگی نهادهای اجرایی مختلف و همین طور اشتراک گذاری دانش و تجربه محلی، ملی و منطقهای کمک زیادی کند.
گرد و غبار معلول چند چالش
این کارشناس منابع طبیعی در ادامه سخنان خود به معضل گرد و غبار اشاره کرد و گفت: در حوزه مدیریت گرد و غبار ناشی از گسترش بیابانها کارگروه دیگری موضوع را دنبال میکند.
با توجه به جامعیت کارگروه مقابله با بیابان زدایی، پدیده گرد و غبار را نباید صرفاً یک پیامد و معضل ندید بلکه معلولی از یک سلسله چالشهای مدیریت سرزمین بوده و بیابان زدایی این ظرفیت را دارد که به بحث مقابله با تخریب سرزمین پرداخته که گرد و غبار یکی از پیامدهای تخریب آن به شمار میرود.
اقدامات زیربنایی و بنیادی انجام شده و بحث ۳ میلیون احیای اراضی بیابانی، بحث مشارکت آحاد مردم در احیا و ایجاد جنگل بخشی از مصوبات کارگروه مقابله با بیان زدایی در سال ۱۴۰۱ بوده که امیدواریم بتوانیم به صورت سیستمی و هماهنگ با نهادهای اجرایی مختلف، موضوع بیابان زدایی که مسئلهای چندوجهی، پیچیده و دشوار است را مدیریت کنیم.
مناطق تحت تأثیر فرسایش بادی
مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در پاسخ به این پرسش که این ۳ میلیون هکتار جنگل کاری در برابر چه عددی از آمار بیابانهای موجود کشور است، گفت: بر اساس مطالعاتی که از سال ۱۳۹۸ انجام شده در بازههای زمانی ۵ ساله ۳۰ میلیون هکتار مناطق تحت تأثیر فرسایش بادی قرار دارد. در واقع موضوع بیابان زایی با فرسایش بادی تعریف میشود (و فرسایش آبی در مباحث آبخیزداری دنبال میشود).
در مناطقی که خشکی شرایطی را ایجاد میکند که باد بتواند باعث فرسایش شود، چه جاهایی که خاک برداشت میشود، چه این خاکها در قالب تپههای ماسهای رسوب شوند و… همگی منجر به خسارتهایی به محیط زیست و در کلان موضوع به اقتصاد کشور میشود.
این کارشناس منابع طبیعی با بیان اینکه ۳۰ میلیون هکتار اراضی بیابانی کشور تحت تأثیر فرسایش بادی است، خاطرنشان کرد: از این میزان ۱۴ میلیون هکتار عرصههایی است که به منابع زیست انسانی یعنی روستاها، اراضی کشاورزی، خطوط مواصلاتی، راهها، راه آهن و حتی مناطق مرزی و پادگانها، فرودگاهها و مناطق استراتژیک و… خسارت وارد میکند.
بر اساس ارزیابی انجام شده تنها خسارت مستقیم ناشی از فرسایش بادی در کشور رقمی حدود ۶۰۰ میلیون دلار در سال است. اگر مهاجرت ناشی از هجوم ماسههای روان، تخلیه روستاها و پیامدهای حاشیه نشینی و همچنین از دست دادن نظام کشاورزی و تولیدی را مورد محاسبه قرار دهیم به طور قطع هزینهها افزایشی خواهد بود. در این باره کشورهای همسایه ایران به ویژه کشورهایی که از نظر مسائل بیابانی، آسیب پذیرتر هستند، سرمایه گذاریهای کلانی برای مقابله با معضل بیابان زایی انجام داده اند.
اجرای برنامهها عقب تر از سرعت گسترش بیابان
جعفریان با اشاره به اقدامات انجام شده در برنامه ششم توسعه در حوزه بیابان زدایی گفت: بر اساس آمارهای منتشر شده در برنامه ششم توسعه روی حدود ۳۰۰ هزار هکتار در سال، عملیات کنترل کانونهای بحرانی و بادی انجام شده در حالی که بر مبنای گزارشهای مبتنی بر شاخصهای تخریب سرزمین، حداقل یک میلیون هکتار افزایش کانونهای بحرانی در سال اتفاق افتاده است.
اقدامات احیایی ما عقب تر از شرایط تخریب سرزمینی و بیابان زایی است.
نقش مسئولیت اجتماعی در حفاظت از برنامهها
بنا به گفته رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور سرعت گسترش بیابان در کشور نسبت به برنامههای اجرایی ۳ برابر بوده و در این باره باید تأمین بودجه شود. مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور با تاکید بر این موضوع ادامه داد: از این رو کارگروه مقابله با بیابان زایی اقدام ضربتی ۳ میلیون هکتار را تکلیف کرد علاوه بر اینکه عرصههای احیا شده هم رها نشدند. اقدامات در حال انجام است اما اگر ارتباط روشنی بین جوامع محلی با این عرصهها وجود نداشته باشد و افراد خود را موظف به حفاظت از این عرصهها ندانند کارها آنگونه که انتظار است پیش نخواهد رفت؛ در حالی که این اراضی احیا شده حقیقتاً همچون دژی مقابل طوفانهای ماسهای عمل خواهند کرد. اگر این مسئولیت اجتماعی نباشند هر اقدام زیربنایی بی فایده خواهد بود.
سرمایههایی که زیر ماسه دفن شدند
جعفریان در ادامه سخنان خود به نمونهای از سرمایه گذاری انجام شده بدون توجه به پدیده بیابان زایی اشاره کرد و گفت: چندی پیش در بازدید مدیران سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور از روستایی که خانههای آن نوساز و مربوط به بنیاد مسکن بود، تپههای ماسهای در این روستا بالاتر از مجتمعهای مسکونی قرار داشتند. در واقع میتوان گفت بر اساس سرمایه گذاری انجام شده طی دو سال و نوسازی منازل روستایی، این روستا زیر شن مدفون شده بود.
وی با بیان اینکه بیابان زایی فرآیندی خزنده است و میتواند با عواملی مثل تغییرات کاربری زمین، سوءمدیریت منابع آب توسط عوامل انسانی تشدید شده و همچنین تحت تأثیر تغییر اقلیم نظیر خشکسالیها قرار گیرد، گفت: کشور ما با توجه به افت منابع زیرزمینی، خشکی تالابها، در شرایط دشواری قرار دارد.
در دولت سیزدهم موضوع بیابان زدایی پس از چندین سال سکوت، در زمستان ۱۴۰۰ دوباره مطرح شد و امیدواریم با تغییر افکار عمومی و نیز رسانهها با ایفای نقش گستردهتر در حوزه آگاه سازی و حساس کردن جامعه نسبت به این موضوع، پدیده بیابان زدایی مورد توجه ویژه قرار گیرد./مهر