به گفته نهادهای بین المللی مشارکت دادن مردم از الزامات موفقیت در اجرای طرحهای ملی است در این زمینه سه راهکار ویژه وجود دارد.
امروزه آبخیزداری چارچوب مهمی برای آبخیزنشینان و بهبود معیشت آنان از طریق تنوع بخشیدن به محصولات و استفاده مفید، مؤثر و پایدار از منابع طبیعی (آب، خاک، هوا، پوشش گیاهی، تنوع زیستی و غیره) به شمار میرود. یکی از راههای موفقیت طرحهای آبخیزداری، مشارکت مردمی است و درواقع تحقق آثار، منافع و دستاوردهای آبخیزداری در گرو اصل مشارکت مردمی است.
خروج از بحران کنونی منابع طبیعی بهخصوص در کشــورهایی که با دشواریهای اقتصادی و اجتماعی روبرو هستند، بدون در نظر گرفتن جایگاه مشارکتی مردم میســر نیســت.
مشارکت مردمی را نباید به معنای استفاده از جوامع محلی و کارگران مزدبگیر آن جوامع برای ساخت سازههای آبخیزداری کوچک و بزرگ تلقی کرد، بلکه مشارکت مردمی واقعی به معنای تعلقخاطر داشتن و مال خود پنداشتن است و این در صورتی است که مردم در فرآیند طرحهای آبخیزداری شامل تصمیم سازی، تصمیم گیری، تأمین مالی، اجرا، نظارت و کنترل مشارکت داشته باشند.
اما متأسفانه امروز در حکمرانی آب شاهد هستیم که دولت همهکاره است و تا مشکل عدم مشارکت مردم در اجرای این طرحها برطرف نشود نمی توان امید چندانی بر کارایی و سودمندی این طرحها داشت چراکه در این حالت مردم از ارزش و اهمیت طرحها غافل بوده و هیچگونه تلاشی در جهت حفظ و نگهداری آنها از خود نشان نخواهند داد و این موجب میشود تا همه ساله هزینههای هنگفتی از اعتبارات دولتی صرف بازسازی و نگهداری حوزه های آبخیز شود.
به لحاظ ناتوانی و اندک بودن امکانات دولتی برای آبخیزداری و نیز به جهت اینکه بهره برداران و استفادهکنندگان اصلی و اولیه پروژه ها، ساکنان و حاشیه نشینان محل اجرای طرحها هستند، برنامه ها و فعالیت های مربوط به استفاده اصولی طرحهای آبخیزداری باید موردتوجه و حمایت مردم قرار گیرند. برای نیل به این هدف راهحل منطقی همانا مداخله و مشارکت دادن مردم در اجرای برنامه های آبخیزداری و در واقع سپردن کارها به مردم و استفاده از توان اجرایی و اقتصادی آنان است. هدایت امور به این سمت باید از اساسی ترین وظایف دفاتر ستادی و واحدهای اجرایی در وزارتخانه ها باشد. در این صورت، تکیه بر قدرت مردمی و گسترش امر مشارکت، بهعنوان یک راهبرد، جزء لاینفک بهره برداری اصولی از طرحها و فعالیتهای آبخیزداری کشور محسوب می شود.
درک واقعی و درست از آبخیزداری و مدیریت حوزههای آبخیز در گرو شناخت ذینفعان متعدد در داخل حوضهها است و این امر نیازمند ترکیب اجرایی سیاستهای دولتی بالا به پایین و فرایندهای مشارکت مردمی پایین به بالا است. رویکرد مشارکتی از پایین به بالا که موردتوجه سازمانهای مردم نهاد است، در انگیزش خانوادهها برای دعوت به حفاظت آبوخاک، نسبت به رویکردهای بالا به پایین با محوریت دولت، مؤثرتر است.
مشارکت مردمی در حوضه های آبخیز نیازمند رعایت اصولی است که باید رعایت شود؛ اولاً، یکپارچه دیدن حوزه های آبخیز در کشور. ثانیاً، واگذاری بهره برداری حوزه های آبخیز به مردم بهصورت بهره برداری میانمدت و بلندمدت. ثالثاً، باید حوزههای آبخیز مبتنی بر تولیدات و فعالیت های اقتصادی مردم برنامه ریزی شود یعنی اگر مردم در مناطق آبخیز، دامدار هستند، آبخیزداری مبتنی بر دامداری باشد یا اگر کشاورز هستند، آبخیزداری مبتنی بر کشاورزی باشد.
لذا، مشارکت مردمی نقش مهمی در برنامه ریزی و اجرای طرحها و حفاظت آبخیزها در آینده دارد و ضرورتی برای توسعه پایدار آبخیز است و توجه نکردن به مشـارکت مردمی در اجرای بســیاری از طرحهای آبخیزداری ســبب انزوای حافظان اصلی منابع طبیعی و برخوردار نبودن از توانمندیهای فکــری، اجرایی و دانش بومــی در مرحله های مختلف پژوهشــی و اجرایی می شود. هرچند در کشور ایران تفکر مدیریت یکپارچه حوضههای آبخیز و تلفیق سیاستهای دولتی و راهکارهای مشارکت مردمی در حال رشد و گسترش است اما در مقام عمل هنوز جایگاه واقعی آبخیزداری مشارکتی تبیین و روشن نشده است./فارس