یک کارشناس حوزه حکمرانی هوشمند گفت: کاشت درخت نقش زیادی در جذب کربن دارد و از این نظر اجرای کامل طرح کاشت یک میلیارد درخت میتواند در بحث تعهدات مربوط به تغییر اقلیم کمک بسیاری کند.
به گزارش آب و غذا به نقل از مهر ، تغییرات اقلیمی امروز معضل جهانی بوده و دما در زمین رو به افزایش است. این چالش، معضل کمبود آب و کاهش حجم سفرههای زیرزمینی را به وجود آورده که در ادامه این روند، شاهد ماسههای روان و معضل جدی ریزگردها در برخی کشورها از جمله ایران هستیم. کانونهای بحرانی خطر جدی است که زیرساختهای عمرانی و صنعتی را تهدید میکند.
در حال حاضر بر اساس مطالعات شناسایی کانونهای بحرانی، ۲۲ استان از ۳۱ استان و ۲۳۳ منطقه تحت تأثیر فرسایش بادی قرار دارند؛ ضمن اینکه خشکسالیهای پی در پی در کشورها، چالش کشاورزی و تهدید امنیت غذایی، از بین رفتن جنگلها و مراتع که بخش اعظمی از آب مورد نیاز را در خود ذخیره میکنند و… سبب شده تا تصمیمگیران بینالمللی با استفاده از سموم طبیعی، انرژیهای پاک و تجدیدپذیر و… فکر چاره باشند.
سیدطهحسین مدنی، رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند با بیان اینکه منابع طبیعی و جنگلهای کشور طی سالهای اخیر با ضربات سهمگینی مواجه شده است گفت: بر اساس گزارشها طی ۷۰ سال اخیر ۷ میلیون هکتار از جنگلهای زاگرس و ۱.۵ میلیون هکتار از جنگلهای هیرکانی نابود شده و وسعت جنگلها از ۱۸ میلیون هکتار به ۱۲ میلیون هکتار کاهش یافته است.
روند نابودی جنگلهای ایران در حالی است که کشور وابستگی شدید و مستقیمی به این سرمایهها دارد. به عنوان نمونه، ۴۰ درصد منابع آب کشور از جنگلهای زاگرس تأمین میشود و ۵۰ درصد آب مورد نیاز تهران نیز به جنگلهای هیرکانی وابسته است. با این وجود گفته میشود روزانه ۵۰۰ هکتار از این جنگلها به همراه مراتع کشور با آتشسوزیهای عمدی برای تهیه زغال، تغییر کاربری و ساخت ویلا در حال از بین رفتن است و با ادامه این روند شاید تا نیم قرن آینده هیچ جنگلی در ایران باقی نماند.
علاوهبر وضعیت ناگوار پهنههای سبز واقع شده در حوزه منابع ملی، فضاهای سبز شهری هم طی سالهای اخیر وضعیت مناسبی نداشته و در اکثر شهرها و کلانشهرهای کشور شاهد از بین رفتن باغات قدیمی و ریشهکن شدن درختان برای ساختوساز بودهایم. کرج، قم، اصفهان، شیراز و همدان از جمله این شهرها بوده که با کاهش شدید وسعت فضای سبز مواجه هستند.
این وضعیت و هشدارهای فعالان، کارشناسان و دلسوزان محیطزیست درباره سرنوشت مبهم سرمایههای زیست محیطی، حاکمیت را طی سالهای اخیر بر آن داشته تا برای توقف روند تخریب و حفظ داشتههای موجود و افزایش وسعت پهنههای سبز کشور، قوانینی را تصویب و طرحهایی را کلید بزند؛ از جمله شاخصترین و جدیدترین قوانین و طرحها در این حوزه میتوان به تأکید برنامه هفتم توسعه بر مدیریت پایدار جنگل و جنگلداری نوین و ممنوعیت هرگونه بهرهبرداری چوبی از جنگل و برداشت درختان جنگلی و اجرای طرح کاشت یک میلیارد درخت اشاره کرد.
مشارکت همگانی در پویش کاشت درخت
ایران رتبه نخست جهانی در موضوع فرسایش خاک را به خود اختصاص داده و این امر خود به آلودگی هوا و معضل ریزگردها دامن زده است. از این رو نمود مسائلی چون آلودگی هوا، تهدید بیآبی، سرعت فرسایش خاک کشورها را بر آن داشته تا راهکارهای بنیادین برای برونرفت از این وضعیت تدوین و تعریف کنند. یکی از این طرحها کاشت درخت و حفاظت از پوشش گیاهی است.
طرح کاشت درخت یک پویش جهانی است که از چند سال قبل کلید خورده و ایران هم به آن پیوسته است. بر اساس گزارشها، چین کاشت ۸۰ میلیارد اصله نهال را در دستور کار دارد که تا سال گذشته ۵۰ میلیارد نهال کاشته شده و قرار است تا سال ۲۰۳۰ میلادی ۳۰ میلیارد نهال دیگر کاشته شود. پاکستان کاشت ۱۰ میلیارد نهال را در برنامه دارد. عربستان قرار است ۱۰ میلیارد نهال در داخل کشورش و ۴۰ میلیارد خارج از مرزهای عربستان بکارد. در این راستا ایران هم کاشت یک میلیارد اصله نهال را در دستورکار خود دارد.
وزارت جهاد کشاورزی مجری طرح بوده و این تکلیف بر عهده سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور گذاشته شده است. بر اساس برنامه تعریف شده این پروژه ۴ ساله بوده و باید سالانه ۲۵۰ میلیون اصله نهال کاشته شود. امسال سال دوم اجرای این طرح محسوب میشود و باید دید طرح به درستی جلو خواهد رفت.
سال گذشته همزمان با روز دانشجو پروژه کاشت یک میلیارد درخت کلید خورد. تمام استانها مشارکت داشته و سهم هر بخش از درختان اعم از مثمر و غیرمثمر مشخص شده است.
مدنی در ادامه سخنان خود به این طرح کاشت یک میلیارد درخت اشاره کرد و گفت: اگرچه طرح موضوع درخت، جنگل و سرمایههای طبیعی در اسناد بالادستی و مهم کشور و همچنین تدوین طرحهای بزرگی چون کاشت یک میلیارد درخت، از برجسته شدن اهمیت درختکاری در ذهنیت تصمیمسازان و مدیران عالی کشور حکایت دارد که باید آن را به فال نیک گرفت؛ اما اجرای این قوانین و طرحها با توجه به وسعت پهنههای مورد نظر، بدون حضور ساختارمند مردم و فرهنگسازی عمومی در این حوزه امکانپذیر نیست.
نهادهای متولی بدون حضور مردم از عهده حفاظت از داشتههای موجود و افزودن به پهنههای سبز کشور بر نخواهند آمد؛ موضوع که اغلب نادیده گرفته شده است.
حضور مردم در این زمینه باید به شکل سازمانیافته، با برنامهریزی و هدفمند عملی شود و دقیقاً همینجا است که نقش و جایگاه سازمانهای مردمنهاد مطرح میشود.
این سازمانها در وهله نخست میتوانند با ارائه مشاورههای فنی و علمی به متولیان اجرایی در موضوع درخت، درختکاری و حفاظت از منابع طبیعی، ایفای نقش کنند. مثلاً تشکلهای مردمنهاد تخصصی با بهرهگیری از توان پژوهشی و علمی اعضای نخبه و دانشگاهی خود، میتوانند متناسب با آمایش سرزمینی و اقلیم هر منطقه، نوع نهال و بذر مناسب برای کاشت و توسعه فضای سبز را تعیین کنند.
ضرورت استفاده از ظرفیت تشکلها
کارکرد دیگری که برای سازمانهای مردمنهاد میتوان تعریف کرد؛ مشارکت در اجرای پروژههای دولتی است که بند ب ماده ۲۹ قانون احکام دائمی هم بر آن تأکید کرده است.
در این راستا، دولت میتواند از سمنها برای اجرای طرحهای خود از جمله طرح کاشت یک میلیارد درخت دعوت به همکاری کند. با توجه به اینکه ابعاد مشارکت مردم در طرح کاشت یک میلیارد درخت به طور دقیق مشخص نشده است؛ در صورت دعوت دولت برای مشارکت تشکلها در این طرح، بخشی از مشارکت مردم در قالب سازمانهای مردمنهاد عملیاتی خواهد شد؛ ضمن اینکه دولت برای دوری از شعارزدگی در این طرح به ارائه برنامه شفاف جهت حضور و مشارکت تشکلها نیاز مبرم دارد.
این کارشناس حوزه محیطزیست با تاکید بر اینکه سمنها همچنین میتوانند در بحث ترویج درختکاری و آگاهسازی اقشار مختلف به ویژه جوامع محلی درباره اهمیت حفظ منابع طبیعی و فضای سبز، اقدامات عمیق و اثرگذاری انجام دهند، گفت: فرهنگسازی در میان افکار عمومی یکی از مهمترین پیشزمینههای موفقیت هر طرح زیست محیطی است؛ بنابراین، این کارکرد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بوده و باید به آن توجه شود.
در نهایت سازمانهای مردمنهاد میتوانند در قامت یک مدعیالعموم برای تحقق حقوق عامه ظاهر شوند. به بیان دیگر تشکلها میتوانند با رصد و پایش فعالیتها و اقدامات دولت و بخش خصوصی نقش نظارت، مطالبهگری و دفاع از حقوق عامه را در طول دستگاه قضائی برعهده بگیرند. زمینههای قانونی این کارکرد هم در کشور فراهم است.
رسانهها نقش پررنگتر داشته باشند
به طور قطع علاوهبر اهمیت حضور تشکلها در حفظ و افزایش پهنههای سبز کشور، کارکرد رسانهها هم اثرگذاری بسیار فراگیری دارد. مدنی در این خصوص بیان کرد: نیاز است رسانهها رویکردی انتقادی و فعالانهتر نسبت به این موضوع اتخاذ کنند چون اصلاح برخی رفتارها نیاز به کار رسانهای بیشتری دارد. به عنوان نمونه، برخی از مردم هر بار به جای بردن نهال و کاشت درخت در جنگلها و منابع طبیعی از خود زباله بر جا میگذارند یا اینکه برای روشن کردن آتش به درختان بعضاً چند صد ساله آسیب میزنند یا برخی روستاییان برای ساخت خانه یا تهیه زغال گونههای ارزشمند را قطع میکنند؛ در حالی که آسیب این تخریبها در نهایت به خود آنان باز خواهد گشت.
رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند با بیان اینکه متأسفانه فعالیت ترویجی و رسانهای در این خصوص بسیار کمرنگ بوده و لازم است رسانهها و بخش فرهنگی کشور در این خصوص دغدغه بیشتری به خرج دهند، تصریح کرد: بخش هنر هم در این زمینه مسئولیت مهمی بر عهده دارد. سینمای ما اگرچه طی سالهای گذشته آثاری درباره اهمیت درخت ساخته است اما این آثار باید بیشتر شود تا درخت را به جزئی از زندگی روزانه مردم تبدیل کند. در آخر میتوان گفت که کاشت درخت نقش زیادی در جذب کربن دارد و از این نظر میتواند در بحث تعهدات مربوط به تغییر اقلیم هم کمک کننده باشد.
سخن پایانی
رئیس پیشین سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور عنوان کرده بود، جنگلهای زاگرس این قابلیت را دارد که سالانه نزدیک به ۱۰۰۰ مترمکعب آب را در هکتار در خاک جذب کند، اگر اقدامات آبخیزداری به درستی رخ دهد، سالانه ۶ میلیارد مترمکعب آب در این خاک تزریق میشود و ۴۰ درصد آب کشور توسط جنگلهای زاگرس تأمین خواهد شد و بهصورت چشمه بیرون خواهد آمد.
جنگلهای شمال قادر هستند، ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب را در خود ذخیره کرده و تولیدات کشاورزی بخشی از استانهای شمالی از جمله گلستان، مازندران، خراسان شمالی، جنوب البرز و بخشی از تهران، زنجان، اردبیل و قزوین از این طریق تأمین میشود. در واقع بیش از دوپنجم جمعیت ساکن در این خطه مدیون جنگلهای زاگرس هستند، لذا باید به امنیت زیست محیطی آن بیشتر توجه شود.
اگر سالانه ۵۰ میلیارد مترمکعب آب به مراتع این جنگل تزریق شود، ایران سه ساله میتواند بدهی آبی خود را به طبیعت برگرداند.