با توجه به نقش حیاتی بخش کشاورزی در امنیت غذایی کشور، بررسی وضعیت مزارع گندم و بهویژه عملکرد دیمزارها نشان میدهد که این بخش ظرفیتهای بالقوهای برای خودکفایی دارد.
وبگاه آب و غذا به نقل از دنیای اقتصاد ، بخش قابلتوجهی از مزارع گندم کشور بهصورت دیمزار کشت میشود و در سالهایی که بارشها مناسب باشد، این مزارع میتوانند همراه با عملکرد بالای مزارع آبی، تولید گندم کشور را به حدی برسانند که نیاز به واردات به حداقل برسد. اما سالهای خشکسالی و کمبود بارش، بهطور مستقیم نیاز کشور به واردات گندم را افزایش میدهد و این مساله اهمیت توجه به مدیریت منابع آب و برنامهریزی دقیق در کشاورزی را دوچندان میکند.
یکی از راهکارهای موثر در بهبود عملکرد کشاورزی، علمی کردن و تخصصی کردن این بخش است. ورود دانش و فناوری به کشاورزی نه تنها بهرهوری را افزایش میدهد بلکه میتواند انگیزه مالی و اقتصادی برای کشاورزان فراهم کند. در شرایط فعلی بسیاری از کشاورزان به دلیل توجیهناپذیری درآمدها، هزینههای بالای تولید و قیمت پایین محصولات کشاورزی که ناشی از سیاستهای ناکارآمد و تصمیمات نادرست سیاستگذاران است، از این بخش خارج میشوند.
این روند باعث کاهش نیروی جوان و تحصیلکرده در کشاورزی شده و توان کشور در تولید محصولات استراتژیک را محدود میکند. یکپارچهسازی منابع و استفاده هوشمند از تجهیزات و تکنولوژیهای نوین کشاورزی یکی دیگر از ضرورتهای این حوزه است. در مزارع خرد و کوچک، اجرای روشهای مدرن کشاورزی به دلیل مقیاس کوچک زمین و هزینههای بالا بسیار مشکل و اغلب توجیهناپذیر است. خرید و استفاده از ماشینآلات پیشرفته و تجهیزات نوین، علاوه بر نیاز به سرمایهگذاری قابلتوجه، هزینههای عملیاتی کشاورز را نیز افزایش میدهد و در بسیاری از موارد از نظر اقتصادی مقرونبهصرفه نیست. بنابراین توجه به ایجاد واحدهای کشاورزی یکپارچه و تجمیع زمینها میتواند امکان بهرهبرداری از تکنولوژیهای نوین و کاهش هزینهها را فراهم کند.
الگوی کشت یکی دیگر از عوامل کلیدی در مدیریت بخش کشاورزی است که بهطور مستقیم بر درآمد کشاورزان و تعادل بازار تاثیر میگذارد. نبود برنامهریزی مناسب در این زمینه باعث شده است که برخی محصولات بهطور افراطی کشت شوند و عرضه بیش از حد، قیمت آنها را کاهش دهد. بهطور همزمان، کاهش تولید برخی محصولات دیگر موجب افزایش غیرمنطقی قیمت آنها در بازار میشود. توجه به الگوی کشت و تنظیم برنامههای دقیق تولید میتواند هم از ضرر کشاورزان جلوگیری و هم تعادل بازار را حفظ کند. با کاهش منابع آبی کشور، ضرورت دارد که کشت محصولات پرآب محدود و در حد نیاز مصرف داخلی انجام شود. تمرکز بیشتر بر تولید محصولات کممصرف آب و با ارزش اقتصادی بالا مانند محصولات گلخانهای و گیاهان دارویی، میتواند ضمن کاهش فشار بر منابع آب، ارزآوری بالاتری برای کشور ایجاد کند.
تجربه نشان میدهد که نبود الگوی کشت مناسب باعث شده است که کشت بیش از حد محصولات پرآب و در نتیجه هدررفت منابع آب رخ دهد و در شرایط بحران، کشاورزان و کل اقتصاد کشور با چالش مواجه شوند. افزایش درآمد کشاورزان و ایجاد شرایط اقتصادی مناسب میتواند ورود افراد جوان و تحصیلکرده را به کشاورزی تسهیل کند و تخصص و نوآوری را وارد این بخش نماید. در عین حال، بهرهگیری از فناوریهای نوین مانند سیستمهای آبیاری هوشمند، سنجش خاک و مدیریت دادههای کشاورزی، میتواند بهرهوری را به میزان قابلتوجهی افزایش دهد و هزینهها را کاهش دهد. این اقدامات نیازمند برنامهریزی دقیق و حمایت دولت است تا کشاورزان بتوانند با اطمینان از فناوریهای نوین بهرهبرداری کنند و همزمان از مزایای اقتصادی آن بهرهمند شوند.
در نهایت، موفقیت کشاورزی در ایران منوط به ایجاد یک چارچوب کلان و منسجم است که شامل تجمیع زمینها، بهکارگیری فناوری، مدیریت منابع آبی و توجه به الگوی کشت باشد. این چارچوب نه تنها باعث افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولید میشود، بلکه امنیت غذایی کشور را تقویت میکند و مانع خروج کشاورزان از این بخش میشود. از سوی دیگر، برنامهریزی تخصصی در سطح دولتی و همکاری بین بخشهای مختلف میتواند تضمین کند که کشاورزی ایران در شرایط محدودیت منابع آبی و تغییرات اقلیمی پایدار باقی بماند. توجه به این نکات، از یکسو امکان خودکفایی در تولید محصولات استراتژیک مانند گندم را فراهم میکند و از سوی دیگر موجب افزایش درآمد کشاورزان، بهرهوری منابع و بهبود وضعیت اقتصادی کشور میشود. در نهایت، تنها با ترکیب تخصص، فناوری و برنامهریزی جامع میتوان آیندهای پایدار و اقتصادی برای کشاورزی ایران متصور شد.
* دانشجوی دکترای کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد