در روزهای اخیر، خبری مبنی بر گمشدن یک میلیون تن برنج وارداتی در کشور سروصدای زیادی به پا کرده است؛ حجمی عظیم که معادل بار ۴۰ هزار تریلی است. این موضوع باعث شده رئیس قوه قضاییه دستور پیگیری ویژه بدهد و سوالات متعددی درباره وضعیت واردات، ذخیرهسازی و توزیع برنج در کشور مطرح شود. آیا واقعاً چنین حجم بزرگی از کالای اساسی مردم ناپدید شده است یا ماجرایی پیچیدهتر پشت این ادعا نهفته است؟
به گزارش آب و غذا به نقل از نبض بازار ، اخیراً خبری جنجالی درباره «گمشدن یک میلیون تن برنج وارداتی» در رسانهها منتشر شده که واکنشهای گستردهای را در افکار عمومی و بین مسئولان کشور برانگیخته است. ماجرا زمانی جدیتر شد که محسنی اژهای، رئیس قوه قضاییه، در سخنانی به این موضوع اشاره و دستور پیگیری قضایی ویژه برای روشنشدن ابعاد آن صادر کرد.
برای درک بهتر این موضوع، باید به مقیاس فیزیکی این حجم عظیم از برنج توجه کرد:یک میلیون تن برنج معادل بار ۴۰ هزار دستگاه تریلی یا ۵۰ کشتی باری بزرگ است. اگر این تریلیها پشت سر هم در صف قرار گیرند، طول آنها به ۵۰۰ کیلومتر میرسد. بر همین اساس، بسیاری از کارشناسان معتقدند امکان پنهانکاری، احتکار یا گمکردن چنین حجمی از برنج از نظر لجستیکی و فیزیکی غیرممکن به نظر میرسد و ماجرا نیاز به بررسیهای دقیقتری دارد.
شروع ماجرای گم شدن یک میلیون برنج های وارداتی از کجا بود؟
نخستین بار، نائب رئیس شورای مجمع کشاورزی ایران در یکی از برنامههای تلویزیونی با ادعای گمشدن حدود یک میلیون تن برنج، موجی از نگرانی و تردید را ایجاد کرد. وی گفت:
«در سال ۱۴۰۱، همزمان با آغاز جنگ اوکراین و بحران جهانی تأمین کالا، ایران اقدام به واردات یک میلیون و ۸۰۰ هزار تن برنج کرد؛ در حالی که هدف تأمین نیاز بازار داخلی بود. اما امروز، در سال ۱۴۰۴، با وجود این واردات گسترده، شاهد بحران کمبود و گرانی برنج هستیم. اگر واقعاً این مقدار برنج وارد شده، پس چرا حدود ۸۰۰ هزار تن برنج داخلی در استانهای شمالی مانند گلستان، مازندران و گیلان روی دست کشاورزان مانده و حتی فاسد شده است؟ این یعنی واردات ما بیش از نیاز واقعی بوده. سؤال این است که آن یک میلیون تن برنج اضافه، کجاست؟ چرا در بازار نیست؟»
واردات برنج در سالهای اخیر
در سال ۱۴۰۱، دولت در واکنش به بحران جهانی کالا، اقدام به واردات ۱.۸ میلیون تن برنج کرد. این اقدام با هدف تنظیم بازار انجام شد، اما در عمل آثار معکوسی داشت:در استانهای شمالی نظیر گیلان، گلستان و مازندران، حدود ۸۰۰ هزار تن برنج داخلی در انبار کشاورزان باقی ماند.
بخشی از این برنجها به دلیل ماندگاری بالا، فاسد یا غیرقابل مصرف گزارش شدند.
در پی این رویداد، بسیاری از نمایندگان مجلس و فعالان بخش کشاورزی، واردات بیش از حد را عامل اصلی ضربه به تولید داخلی دانستند. از آن زمان، دولت تلاش کرد واردات را به سطح مصرف واقعی نزدیک کند.
با وجود کاهش واردات در سالهای پس از ۱۴۰۱، در سال ۱۴۰۴ بازار دوباره با بحران کمبود و گرانی برنج مواجه شد. همین امر باعث شد تردیدهایی درباره سرنوشت واردات مازاد سال ۱۴۰۱ شکل گیرد:آیا این حجم از برنج از کشور خارج شده؟آیا در زنجیره توزیع و ذخیرهسازی دچار مشکل شده است؟پرسشهایی که تاکنون پاسخ شفافی برای آنها ارائه نشده است.
واکنش انجمنها و مسئولان وزارت جهاد کشاورزی به ادعای گمشدن برنج
دبیر انجمن تولیدکنندگان و تأمینکنندگان برنج ایران با انتقاد از آمار رسمی تولید در سال ۱۴۰۳ (۲.۷ میلیون تن) اعلام کرد که آمار واقعی تولید، حداقل یک میلیون و ۱۰۰ هزار تن کمتر از عدد اعلامشده است و این خطا، موجب اختلال در برنامهریزیها شده است.
به گفته او، سرانه مصرف برنج در ایران حدود ۳۶ کیلوگرم است و بر این اساس کشور سالانه به حدود ۳.۳ میلیون تن برنج نیاز دارد. هرگونه تفاوت میان تولید و واردات، منجر به کسری قابلتوجهی در بازار میشود.
از سوی دیگر، مجیدرضا خاکی، دبیر انجمن واردکنندگان برنج ایران نیز با رد ادعای واردات مازاد، گفت:«بر اساس اسناد رسمی، در سال ۱۴۰۱ کمتر از ۱.۸ میلیون تن برنج وارد شد. حدود ۲۰ درصد آن در اختیار دولت و بقیه در بخش خصوصی بود. واردات متناسب با شرایط بحرانی آن سال انجام شد. ادعای گمشدن یک میلیون تن برنج از نظر تجاری و عملیاتی غیرممکن است.»
مجید حسنیمقدم، سرپرست دفتر بازرگانی داخلی وزارت جهاد کشاورزی نیز با تشریح روند واردات و توزیع، تأکید کرد:واردات بر اساس سه شاخص انجام میشود: حجم واردات، تولید داخلی، و سرانه مصرف. تمامی آمار واردات از طریق گمرک ثبت و قابل ردیابی است.اختلاف در برآورد سرانه مصرف یکی از عوامل بروز تناقض در دادهها بوده است. برخی نهادها از عدد ۲۷ کیلوگرم استفاده کردهاند، در حالی که عدد رسمی ۳۵ کیلوگرم است.
وی در پایان افزود که ادعای گمشدن فیزیکی برنج پذیرفتنی نیست و ریشه سوءبرداشتها را باید در خطاهای آماری یا عدم شفافیت در دادهها جستوجو کرد.
ابعاد اقتصادی ماجرای گم شدن یک میلیون برنج وارداتی
با قیمت فعلی برنج (حدود ۳۵۰ هزار تومان برای هر کیلوگرم)، ارزش یک میلیون تن برنج به ۷۰ هزار میلیارد تومان میرسد؛ رقمی نجومی که حساسیت موضوع را دوچندان میکند.
اگر ادعای گمشدن این حجم از برنج واقعیت داشته باشد، با یکی از بزرگترین بحرانهای اقتصادی و اجتماعی در حوزه کالاهای اساسی کشور روبهرو هستیم. اما اگر این موضوع ناشی از سوءمدیریت، خطاهای آماری یا ضعف در سیستم نظارتی باشد، مسئولان موظفاند با ارائه دادههای شفاف و مستندات قابل اتکا، افکار عمومی را اقناع کنند.
مسئله «گمشدن یک میلیون تن برنج» همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. واقعیت این است که چنین حجمی از کالا بهراحتی نمیتواند از شبکه توزیع یا نظارت خارج شود. بنابراین، روشنشدن حقیقت نیازمند دادههای شفاف، پیگیریهای دقیق و برخورد قانونی صریح است.
تنها در این صورت است که میتوان اعتماد عمومی را بازسازی و از تکرار چنین بحرانهایی در آینده جلوگیری کرد.