آب و غذا

گوسفندی که شبیه گاو و خوک است و ثروتمندان عرب عاشق آن هستند!

گوسفندی که شبیه گاو و خوک است و ثروتمندان عرب عاشق آن هستند!

تاکنون هیچ مدرکی مبنی بر موفقیت آمیز بودن تلاقی بین جنس‌های مختلف خوک‌ها و گوسفند‌ها وجود نداشته است. خوک‌ها از نوادگان خانواده Sus و گله‌ای و تک معده‌ای هستند، در حالی که گوسفندان از جنس Ovis و نشخوارکنندگان هستند. 

به گزارش آب و غذا به نقل از راز بقا ، تاکنون هیچ مدرکی مبنی بر موفقیت آمیز بودن تلاقی بین جنس‌های مختلف خوک‌ها و گوسفند‌ها وجود نداشته است. خوک‌ها از نوادگان خانواده Sus و گله‌ای و تک معده‌ای هستند، در حالی که گوسفندان از جنس Ovis و نشخوارکنندگان هستند. 

در حال حاضر تعداد رسانه‌های مختلفی که در مورد «خنزروف» تولید محتوا می‌کنند و گفته می‌شود نتیجه تلاقی خوک و گوسفند/ بز است در حال افزایش هستند. پس از بررسی‌های بیشتر، ظاهراً حیوانی که تحت عنوان «خنزروف» نامیده شده در واقع گوسفند «بلتکس» است که منشاء آن بلژیک است. این نوع گوسفند حاصل تلاقی گوسفند محلی بلژیکی و گوسفند تکسل است. این گوسفند توسط پرورش دهندگان بلژیکی با کمک پروفسور «راجر هانست» از دانشگاه لیژ، محققی که گاو آبی بلژیکی را نیز توسعه داده، ایجاد شده است. 

هدف این تلاقی‌ها تولید بره‌های گوشتی است. این گوسفند بلتکس سفید صورت می‌تواند پشم‌های سایز متوسط با کیفیت متوسط تولید کند. مطابق با هدف اصلاح نژادی، بلتکس به عنوان یک گوسفند دو عضله طبقه بندی می‌شود که یک گوسفند با ماهیچه‌های غالب، به ویژه در قسمت عقبی است.

وزن بدن نر‌های بالغ بلتکس به طور متوسط ۹۰ کیلوگرم است، در حالی که ماده‌ها ۷۰ کیلوگرم وزن دارند. گوسفندان نر و ماده عموماً شاخدار نیستند. متوسط قد یک گوسفند ماده بالغ حدود ۵۰ سانتی متر و گوسفند نر حدود ۶۰ سانتی متر است. 

این گوسفند در بین اعراب ساکن حاشیه خلیج فارس و عربستان بسیار محبوب است و ثروتمندان عرب پول خوبی برای خریدن این نوع گوسفند هزینه می‌کنند.

منشا گوسفند «بلتکس»

گوسفند‌های تشکیل دهنده نژاد بلتکس، گوسفند‌های تکسل هستند که از جزیره تکسل در شمال هلند سرچشمه می‌گیرند. این گوسفند حاصل جفت‌گیری چندین گوسفند از انگلستان است که با نام‌های متعدد دیگری مانند تکسلار، تکسلز، تکسل اصلاح شده نیز شناخته می‌شوند.

در حال حاضر، جمعیت گوسفند بلتکس حدود ۷۰ درصد تعداد کل گوسفندان هلندی را تشکیل می‌دهد. نژاد گوسفند «تکسل» که گوشت بدون چربی تولید می‌کند در استرالیا، اروپا، نیوزیلند، ایالات متحده آمریکا و اروگوئه نیز محبوب است. این نوع گوسفند اولین بار در سال ۱۹۸۵ توسط مرکز تحقیقات حیوانات گوشتی در نبراسکا وارد ایالات متحده شد.

علاوه بر این، گوسفند «تکسل» اوایل دهه ۱۹۷۰ به بریتانیا و در سال ۱۹۸۸ از طریق یک برنامه انتخاب ژنتیکی به نیوزیلند صادر شد. دولت اندونزی نیز در توسعه گوسفند «تکسل» در حدود ۱۹۵۵-۱۹۵۷ مشارکت داشت. 

کوه‌های دینگ و جاوه مرکزی در اندونزی به عنوان منطقه توسعه این نژاد گوسفند انتخاب شدند. دلیل انتخاب این مکان این است که این منطقه دارای آب و هوای مشابه منطقه منشاء گوسفند تکسل است. این گوسفند به نام «دامبوس» یا «گوسفند وُنوسوبو» نیز شناخته می‌شود که حاصل تلاقی گوسفند «تکسل» با گوسفند دم باریک/ یا گوسفند دم چاق است. اگرچه گوسفند تکسل به عنوان تولید کننده گوشت و خز مزایای زیادی دارد، اما در اندونزی این گوسفند‌ها فقط با هدف تولید گوشت پرورش داده می‌شوند. درصد لاشه دامبوس با چربی کمتر ۵۵ درصد است که بالاتر از میانگین سایر گوسفندان محلی (۴۰-۴۵ درصد) می‌رسد.

دولت اندونزی در ۱۷ ژوئن ۲۰۱۱ از طریق وزیر کشاورزی فرمانی را برای تعیین و تثبیت گوسفند «وُنوسوبو» را به عنوان یکی از خانواده‌های گوسفند محلی اندونزیایی صادر کرد که دارای شکل فیزیکی یکنواخت است. این گوسفند همچنین ترکیب ژنتیکی و توانایی سازگاری خوبی با محدودیت‌های محیطی دارد. این گوسفند همچنین دارای ویژگی متفاوتی با گوسفند بومی یا دیگر گوسفندان محلی است و ثروتی از ذخایر ژنتیکی گوسفند‌های محلی اندونزی است که نیاز به حفاظت و نگهداری دارد.

هیبریداسیون عبارت است از تلاقی یا جفت گیری بین گونه‌های مختلف در یک جنس. این حیوانات متقاطع ممکن است از گونه‌های مختلفی باشند، اما همچنان در یک جنس هستند، به عنوان مثال بین گونه‌های مختلف گاو. این دو نوع دام عموماً باعث تولید فرزندان عقیم می‌شود (اگر بالغ باشند نمی‌توانند بچه دار شوند).

محتمل‌ترین شکل تلاقی و اینکه فرزندان در بزرگسالی می‌توانند دوباره بچه دار شوند، تلاقی بین زیرگونه‌ها در همان گونه است، برای مثال، تلاقی بین گاو بالی و مادورا یا بین گوسفند بلتکس و گوسفند ونوسوبو. حیوانات حاصل از تلاقی گونه‌های مختلف به طور کلی بر روی حیوانات در حال انقراض و به عنوان حیوانات خانگی انجام می‌شود. این هیبرید‌ها وقتی بزرگسال هستند نمی‌توانند بچه دار شوند.

یکی از عواملی که به راحتی از حیوانات دورگه مشاهده می‌شود، شباهت آن‌ها در ساختار آناتومیکی بدن است. به عنوان مثال، بزفند حاصل تلاقی گوسفند و بز و «بیفالو» نتیجه ترکیب گاو و گاومیش است. چهار نوع دام (گوسفند، بز، گاو و گاومیش) حیوانات نشخوار کننده هستند که دارای چهار حفره معده هستند. علاوه بر این، زبروئید‌ها که حاصل تلاقی گورخر و اسب هستند، هر دو تک معده‌ای هستند، یعنی یک معده دارند.

بنابراین، به نظر می‌رسد که تلاقی بز یا گوسفند (نشخوارکنندگان) با خوک‌ها (حیوانات تک معده) بعید است. هر دو دارای ساختار‌های تشریحی متفاوت و خویشاوندی دوری هستند. علاوه بر این، تا کنون هیچ نشریه‌ای وجود نداشته که نتایج جفت گیری بین خوک‌ها با بز یا گوسفند را توضیح دهد.

در حالت کلی جفت‌گیری خوک و گوسفند محال است و نمی‌توان آن را تایید کرد، مانند حیوانی که «خنزروف» نام گرفته است. پس از توجه دقیق، می‌توان دریافت که این حیوان نه «خنزروف» بلکه گوسفند «بلتکس» است. حیواناتی کوتاه‌قد و تنومند، پوزه و چشم این حیوان تیره و دارای ران‌های عضلانی است. اگر با تکنیک فیلم‌برداری سریع ضبط شوند، این تصور را ایجاد می‌کنند که گویی این حیوانات حاصل تلاقی خوک و بز یا گوسفند هستند.

نظرات