مشاور معاون وزیر جهاد کشاورزی در امور زراعت گفت: برنامه اصلاح الگوی کشت در کشور یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است.
به گزارش آب و غذا به نقل از ایرنا ، مجید حسنی مقدم در نشست کمیته برنامهریزی و نظارت بر الگوی کشت محصولات زراعی استان مرکزی در محل سالن جلسات امام علی(ع) سازمان جهاد کشاورزی این استان در اراک، افزود: بحث الگوی کشت به صورت ویژه از سال ۱۴۰۱ مطرح شد و یکی از دلایلی آن، محدودیت در منابع آب بود که این مهم در استان مرکزی نیز وجود دارد.
استان مرکزی در نگاه اول شاید صنعتی دیده شود، اما کشاورزی آن نیز از جایگاه ویژه برخوردار است و بیش از ۱۰۰ هزار بهرهبردار در این خطه وجود دارد که در تعادلبخشی بین جامعه شهری و روستایی، محیط زیست، اشتغال و امنیت غذایی جایگاه ویژهای دارد.
وی با بیان اینکه، از ۲ میلیون تن تولید سالانه استان مرکزی، حدود یک میلیون و ۸۰۰ هزار تن اراضی آن آبی است، گفت: این وضعیت نشان میدهد وابستگی بخش کشاورزی استان مرکزی به آب بالا است.
مشاور معاون وزیر جهاد کشاورزی در امور زراعت ادامه داد: الگوی کشت شاید در ظاهر از سال ۱۴۰۱ در قانون بودجه آمد اما در قانون بهرهوری مصوب سال ۸۹ نیز مطرح بود.
باید گفت برنامه الگوی کشت از سال ۱۴۰۱ شروع نشده، کشور الگو داشت، اما در استانها با توجه به شرایطی که تغییر کرد، محدودیت منابع، تغییر اقلیم و توان کارشناسی و مدیریتی به عنوان بخش دولتی و توان کارشناسی بخش کشاورزی و نیازها، به طور قطع باید الگوها تغییر میکرد و به روز میشد.
از سال ۱۳۹۲ که بحث قانون انتزاع پیش آمد و بخش بازرگانی وارد وزارت جهاد کشاورزی شد، در رویکرد وزارت جهاد کشاورزی تغییراتی ایجاد شد و در واقع کسب و کار کشاورزی یعنی قبل از مزرعه، در مزرعه و پس از مزرعه مدیریت میشود.
توجه به امنیت غذایی و پایداری تولید باید مورد توجه ویژه قرار گیرد، یک برنامه راهبردی میان مدت در بخش کشاورزی خالی بود که برنامه اصلاح الگوی کشت آمده تا این خلاء را پر کند.
توجه به امنیت غذایی و پایداری تولید بسیار سخت است، برنامه اصلاح الگوی کشت یک برنامه ایستا نیست، یک برنامه پویا و پیوسته است، نمیخواهیم در سال اول، دوم و سوم به هدف برسیم باید در مسیر حرکت کرد تا به اهداف عالی رسید.
در برخی از استانهای کشور بحران آب شروع شده است، استان مرکزی نیز جزو استانهای پرآب نیست.
یکی از ابزارهای اساسی و مهم برای اجرای برنامه تولید یا اصلاح الگوی کشت، کشاورزی قراردادی است، وقتی دغدغه بازار از کشاورز گرفته شود، این قشر به بهرهوری و تولید فکر میکند.
صنعت بیمه در بخش کشاورزی بسیار ضعیف است، یعنی بیمه درآمدی باید آورده شود که وقتی بیان میشود یک محصولی یک رقمی در جایی کشت نشود، رقم دیگری کشت شود.
میتوان از طریق صندوق بیمه و صندوق الگوی کشت مسیر را پیش برد و خلاءها را پر کرد.
وقتی صحبت از اصلاح الگوی کشت میشود بر سه موضوع هویت، مکان و فعالیت تاکید است، یعنی هم کشاورز، مزرعه و فعالیت این قشر مورد نظر است و وزارت جهاد کشاورزی در کل زنجیره مسئولیت دارد.
باید تلاش کرد محدودیتها در هر منطقه و استان شناسایی و بر اساس اولویتها برنامهها را پیش برد و اقداماتی که به اهداف و نتیجه نمیرسد باید متوقف شود.
بحث دانههای روغنی یکی از محورهای مورد توجه است که در برنامه هفتم لحاظ شده و باید درصد خودکفایی در این بخش به ۴۰ درصد برسد که هماکنون حدود ۱۲ درصد است.