معاون اجرایی رییس جمهور با اشاره به اینکه در شرایطی کار میکنیم که حوزه سلامت روان با چالشهای جدی روبرو است گفت: هنوز بسیاری از هموطنان به خدمات روانشناختی دسترسی ندارند، در مناطق محروم، کمبود روانشناس، مشاور و روانپزشک به وضوح احساس میشود، حتی هنوز سلامت روان، برخلاف سلامت جسم، در نظام سلامت کشور جایگاه واقعی خود را نیافته است.
وبگاه آب و غذا به نقل از ایرنا ، محمد جعفر قائم پناه روز سه شنبه در چهل و یکمین همایش سالانه انجمن علمی روانپزشکان ایران که با شعار روانپزشکی؛ بازیابی امید و آینده، در تالار غرضی بیمارستان میلاد تهران برگزار شد، اظهار کرد: جا دارد در این جمع، از چالشهای متعدد اجتماعی و فرهنگی سخن بگوییم و بیشتر از روانهای چالشبرانگیز، در همین رابطه، اگر جهان گیتی را سراسر بگردی، عالم هستی همیشه با چالش مواجه است و با چالش دست و پنجه نرم میکند، در جمع شما، فرصتی است برای سخن گفتن از چیزی که در جان من ریشه دارد که همان وطن است.
ما فرزندان سرزمینی هستیم که در رنجها و شادیها، هزاران سال است که مادر ما بوده است، مادری که گاه خسته است، اما هرگز ما را ترک نکرده، او در توفان ها خم شده، اما نشکسته، در بحرانها اشک ریخته، اما لبخند را از چهره فرزندانش نربوده. ایران، این مادر نجیب، امروز بیش از هر زمان دیگری به فرزندان آگاه و مهربانش خصوصاً به شما پزشکان روان و آرامشبخش این ملت نیاز دارد.
اگر پزشکان در دوران جنگ، بیش از هر زمان دیگری، تنها مجروحان را درمان کردند، امروز این شما هستید که باید روان زخمی کشور، روان زخمی کثیری از فرزندان این سرزمین را درمان کنید.
امروز به جای زخمیهای جنگ، جوانان ناامید و بحرانهای اقتصادی، مهاجرتها، فشارهای اجتماعی و فرسودگی امید وجود دارد، همه این ضعفها شاید دیده نشود، اما در عمق جان جامعه نشستهاند.
شما فراتر از درمانگر هستید؛ شما نگاهبانان امیدید، هر جلسه درمانی، هر گفت و گوی مؤثر، میتواند چون نوازش مادری بر پیشانی کودکی خسته باشد که از دل تاریکی به سوی نور بازمیگردد.
وی با بیان اینکه ما در شرایطی کار میکنیم که حوزه سلامت روان با چالشهای جدی روبرو است گفت: هنوز بسیاری از هموطنان ما به خدمات روانشناختی دسترسی ندارند، در مناطق محروم، کمبود روانشناس، مشاور و روانپزشک به وضوح احساس میشود.
بسیاری از خانوادهها حتی اگر بخواهند درمان را آغاز کنند، در برابر هزینهها ناتوان میمانند، سلامت روان، برخلاف سلامت جسم، هنوز در نظام سلامت کشور جایگاه واقعی خود را نیافته است.
از این رو، دولت، وزارت بهداشت و سازمان تأمین اجتماعی، وظیفه اخلاقی و ملی دارد که حمایت بیمهای از خدمات روانشناختی را اصلاح و اجرایی کند و سلامت روان را نه یک کالای لوکس، بلکه حقی همگانی بداند، چرا که هیچ جامعهای بدون آرامش روان، توسعه پایدار نخواهد داشت.
ما نیازمند سیاستهایی هستیم که دسترسی به رواندرمانی، مشاوره و آموزشهای سلامت روان را در سراسر کشور، به ویژه در مناطق محروم، ممکن و عملی سازد، روانشناسی باید از طبقات خاص فراتر رود و به دل مدارس، روستاها، دانشگاهها، شهرهای کوچک و خانوادههای نیازمند برسد.
در گفت و گو با رواندرمانگران، با مهاجران، با خانوادههایی که زیر بار بحرانها خم شدهاند، یک چیز را بارها شنیدهایم؛ آنها هنوز به زندگی دل بستهاند، هنوز میخواهند بایستند و من باور دارم این خواستن، همین جرقه کوچک، همان چیزی است که نجات میدهد.
امروز در شرایطی هستیم که شاید امید داشتن دشوارتر از همیشه باشد، اما در روانشناسی میدانیم که امید نداشتن هرگز درمان نیست. امید، نه یک خوشخیالی، بلکه یک تصمیم آگاهانه برای ادامه دادن و ایستادن است.
تابآوری یعنی ایستادن، نه به خاطر آسان بودن راه، بلکه به خاطر معنا و هدفی که پشت آن است، اما باید یادمان بماند، تابآوری ذاتی نیست. هیچ انسانی از آغاز به دنیا نمیآید که تابآور باشد. در قصه اساطیری ما، در شاهنامه، رستم هفت خان را برای وطن به راحتی تحمل میکند و تاب میآورد.
تابآوری در روابط انسانی ساخته میشود؛ در محیطی که به فرد معنا و احساس تعلق میبخشد؛ در دل خانوادههای شنوا؛ در جمعی که در آن میتوان شکست خورد و باز برخاست؛ در فرهنگی که امید را یک ارزش میداند، نه حماقت.
معاون اجرایی رییس جمهور ادامه داد: باید به یاد بیاوریم که خوشبختی مفهومی فردی نیست، بلکه مولفهای جمعی است. هیچ انسانی در جزیرهای جداگانه خوشبخت نمیشود. وقتی پیرامون ما رنج و فقر و اضطراب و ناامیدی موج میزند، احساس خوشبختی فردی، شکننده و موقتی است، ما تنها در جامعهای میتوانیم آرام بگیریم که روان جمعی آن آرام گرفته باشد.
پس سلامت روان و امید، نه فقط درمانی برای فقر، بلکه بازسازنده احساس تعلق و امنیت جمعی است و شما همان کسانی هستید که میتوانید این فضا را بیافرینید و شما میتوانید فضایی بسازید که در آن انسان احساس کند دیده میشود، شما میتوانید چراغهای کوچک امید را در دل تاریکیها برافرازید.
در روزگاری که ناامیدی به یک نشانه روشنفکری تبدیل شده، ما باید پیامآوران ایمان عملی و علمی باشیم، شما باید با علم و مهربانیتان نشان دهید که انسان حتی در رنج میتواند معنا بیابد، حتی در شکست میتواند رشد کند.
ایران، این مادر خسته، اما استوار، به همه کسانی که به دل، به خوشی و عزت و سربلندی دل بستهاند، چشم دوخته است. او نمیخواهد شما فقط دردش را تغییر دهید؛ او از شما میخواهد که برایش مرهم باشید. نه با حرف، بلکه با عمل و نگاهی پر معنا و مهربان.
نگاه مهربانانه شما به جوانان افسردهای که با دلی افسرده و امیدی کم به پیش شما مراجعه میکنند، این نگاه مهربانانه شما، میتواند پیامآور امید باشد، با درمان، با آموزش، با گوش دادن، با ساختن شبکههای حمایت و مهربانی و همدلی.
بیایید با علم، با عشق، با هم، روان این ملت را ترمیم کنیم، زیرا اگر مادر، یعنی وطن، همچنان پابرجاست، ما نیز میتوانیم دوباره برخیزیم، باور داشته باشیم، امیدوار باشیم و آینده را نه در خیال، بلکه در واقعیت بسازیم.
به امید روزی که روان ایران آرام گیرد و فرزندانش در آغوش مادری که دیگر نگران نیست، با لبخند زندگی کنند، زندگی وقتی بر لبان ایران می نشیند که همه ایرانیان، با اعتماد به نفس تاریخی خود، امیدوار و صبور، بر راه درست، بدون چشمداشت به اجنبی، پای بفشارند.
برای تابآوری در بین آحاد ملت، چارهای نیست جز این که به ادبیات کهن خود دست نیاز دراز کنیم و از دریای حکمت و معنای آنان بهره بگیریم.
این همایش چهار روزه است و ۳۰ سمپوزیم و ۱۴۷ سخنرانی در آن انجام میشود.